سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اوقات شرعی
امروز : چهارشنبه 103 اردیبهشت 5
u شمیم نینوا

حکمت را بگیرید؛ حتی از مشرکان . [امام علی علیه السلام]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 151586

:: بازدیدهای امروز :4

:: بازدیدهای دیروز :3

::  RSS 

vپیوندهای روزانه

شمیم نینوا [329]
[آرشیو(1)]

vدرباره من

شمیم نینوا

رضایی
قیام امام حسین و عوامل آن

v

شمیم نینوا

v لینک وبلاگ دوستان

سوته دلان
زیر آسمان خدا
بیا مهدی با ترنم باران...

v لوگوی وبلاگ دوستان














vفهرست موضوعی یادداشت ها

امام حسین . حضرت رقیه . عاشورا .

vمطالب قبلی

زمستان 1386

vاشتراک در خبرنامه

 

! نام رقیه در تاریخ

سه شنبه 88/9/24 :: ساعت 9:58 عصر

نام رقیه در تاریخ

این نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام (صلی ‏الله ‏علیه ‏وآله) نیز این نام در جزیرة العرب رواج داشته است. به عنوان نمونه، نام یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی‏ الله ‏علیه ‏و آله)) رقیه بود که عمه حضرت عبداللّه‏، پدر پیامبر اکرم (صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله) به شمار می‏آید.(1)

نخستین فردی که در اسلام به این اسم، نام گذاری گردید، دختر پیامبر اکرم (صلی ‏الله ‏علیه ‏و آله) و حضرت خدیجه بود. پس از این نام گذاری، نام رقیه به عنوان یکی از نام‏های خوب و زینت بخش اسلامی درآمد.

امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) نیز یکی از دخترانش را به همین اسم نامید که این دختر بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقیل (علیه‏السلام) درآمد. این روند ادامه یافت تا آن جا که برخی دختران امامان دیگر مانند امام حسن مجتبی (علیه‏السلام)،(2) امام حسین (علیه‏السلام) و دو تن از دختران امام کاظم (علیه‏السلام) نیز رقیه نامیده شدند. گفتنی است، برای جلوگیری از اشتباه، آن دو را رقیه و رقیه صغری می‏نامیدند.(3)

 

پژوهشی در دیدگاه‏های تاریخی در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام)

در بعضی کتاب‏های تاریخی، نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) آمده، ولی در بسیاری از آن‏ها نامی از ایشان برده نشده است. این احتمال وجود دارد که تشابه اسمی میان فرزندان امام حسین (علیه‏السلام)، سبب پیش آمدن این مسأله شده باشد. هم چنان که بعضی از کتاب‏ها به این مسأله اذعان دارند و بنابر نقل آن‏ها، حضرت رقیه (علیهاالسلام) همان فاطمه صغری (علیهاالسلام) است. در چگونگی درگذشت ایشان نیز اختلاف نظر وجود دارد که در این جا به این دو مسأله خواهیم پرداخت.

طرح بحث

برای روشن شدن این مطلب، بحث را با طرح یک پرسش بنیادین و بسیار مشهور آغاز می‏کنیم که: آیا نبودن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) در شمار فرزندان امام حسین (علیه‏السلام) در کتاب‏های معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمة و دلائل الامامة، بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ دلالت دارد؟

با بیان چند مقدمه، پاسخ این پرسش به خوبی روشن می‏شود:

1) در دوره زندگانی ائمه اطهار (علیهم‏السلام) و در صدر اسلام مسائلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزئیات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، جانب داری‏ها و... سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی می‏شده است.

2) در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می‏شود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری‏ها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.

3) تعدد فرزندان، تشابه اسمی و به ویژه سرگذشت‏های شبیه در مورد شخصیت‏های گوناگون تاریخی و گاه وجود ابهام در گذشته‏ها و پیشینه زندگی افراد، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است. همان گونه که این مسأله در مورد دیگر شخصیت‏های تاریخی ـ حتی در جریان قیام عاشورا ـ نیز به چشم می‏خورد.

4) همان گونه که پیش‏تر گفته شد، امام حسین (علیه‏السلام) به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی‏شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می‏گذاشتند. این امر خود منشأ بسیاری از سهوِ قلم‏ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام حسین (علیه‏السلام) گردیده است. قراین و شواهدی نیز در دست است که رقیه (علیهاالسلام) را فاطمه صغیره می‏خوانده‏اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد.(5)

بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام)، در کتاب‏های تاریخی، اگر چه شک در وجود تاریخی او را بسیار تقویت می‏کند، اما هرگز دلیل بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهم‏ترین دلیلِ فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده ردّ کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد. در مورد حضرت علی اصغر (علیه‏السلام) نیز به جرأت می‏توان گفت: اگر شهادت او بحبوحه نبرد و وجود شاهدان بسیار بر این جریان نبود، نامی از حضرت علی اصغر (علیه‏السلام) نیز امروز در بین کتاب‏های معتبر شیعه به چشم نمی‏خورد؛ زیرا تاریخ‏نویسی فنی است که با جمع آوری اقوال سر و کار دارد که بسیاری از آن‏ها شاهد عینی نداشته و به صورت نقل قول گرد هم آمده است. تنها موضوعی که در آن مورد بحث و بررسی قرار می‏گیرد، درستی و یا نادرستی آن از حیث ثقه بودن راوی است که البته این موضوع فقط در تاریخ اسلام وجود دارد. اما به عنوان نمونه، در بحث حدیث، معرفه‏ها و مشخصه‏های دیگری نیز برای سنجش درستی اخبار، موجود می‏باشد که خبر را با تعادل و نیز تراجیح، علاج معارضه و تزاحم، بررسی دلالت و عملیات‏های دیگر مورد بررسی قرار می‏دهند.

افزون بر مطالب بالا، دو شاهد قوی نیز بر اثبات وجود ایشان در تاریخ ذکر شده است. ابتدا گفتگویی که بین امام و اهل حرم در آخرین لحظات نبرد حضرت سیدالشهدا (علیه‏السلام) هنگام مواجهه با شمر، رخ می‏دهد. امام رو به خیام کرده و فرمودند: "اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ"؛ ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی می‏ماند؟ ای رقیه و ای ام‏کلثوم! شما امانت‏های خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است.(6)

هم چنین در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر، همسر و فرزندانش به آنان می‏فرماید، آمده است: «یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»؛ خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.(7)

در مورد تشابه اسمی رقیه (علیهاالسلام) و فاطمه صغیره به یک جریان تاریخی اشاره می‏کنیم. مسلم گچ‏کار از اهالی کوفه می‏گوید: «وقتی اهل بیت (علیهم‏السلام) را وارد کوفه کردند، نیزه داران، سرهای مقدس شهیدان را جلوی محمل زینب (علیهاالسلام) می‏بردند. حضرت با دیدن آن سرها، از شدت ناراحتی، سرش را به چوبه محمل کوبید و با سوز و گداز شعری را با این مضامین سرود:

ای هلال من که چون بدر کامل شدی و در خسوف فرورفتی! ای پاره دلم! گمان نمی‏کردم روزی مصیبت تو را ببینم. برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود. چرا این قدر با ما نامهربان شده ‏ای؟ برادرجان! چقدر برای این دختر کوچکت سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد.»(8)

حضرت زینب (علیهاالسلام) در این شعر از رقیه (علیهاالسلام) به فاطمه صغیره یاد می‏کند و این مسأله را روشن می‏کند که فاطمه صغیره که در بعضی از کتاب‏ها از او یاد شده، همان دختر خردسالی است که در خرابه شام جان داده است.

 

............................................................................................................

پی نوشتها

 

1ـ ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ه . ق، ج15، ص39.

2 ـ الارشاد، ج2، ص22.

3 ـ همان، ص343.

4ـ محمدی اشتهاردی، محمد، سرگذشت جان سوز حضرت رقیه (علیهاالسلام)، تهران، انتشارات مطهر، 1380 ه . ش، ص 12.

5ـ جمعی از نویسندگان، موسوعة کلمات الامام الحسین (علیه‏السلام)، قم، دارالمعروف، چاپ اول، 1373 ه . ش، ص 511.

ـ ابن طاووس، ابوالقاسم ابوالحسن بن سعدالدین، اللهوف علی قتلی الطفوف، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414 ه . ق، ص 141؛ اعلام الوری، ص 236،(با اندکی تغییر(.

7ـ قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، تهران، مکتبة‏الاسلامیة، 1368 ه . ق، ص 252؛ بحارالانوار، ج 45، ص 115.


¤نویسنده: رضایی

? نوشته های دیگران()


! لیست کل یادداشت های این وبلاگ