شرایط اجتماعی وشیوه های مبارزاتی امام حسین علیه السلام |
|
جهت شناخت قیام آن حضرت باید سخنان ورفتار ایشان وشرایط جامعه وعکس العمل امویان بررسی شود تا روشن گردد که اهداف دشمنان اسلام چه بود وآنان تا به کجا برای براندازی دین پیش می روند . قیام حسین – علیه السلام – گرچه همه ارزشهای به خاک نشسته وگرد گرفته را نشانه می گیرد ، ولی شناخت مسائلی که زمینه ساز این قیام بود ما را هرچه بیش تر به عظمت کار حسین – علیه السلام – آشنا می سازد ، البته آنچه قابل ذکر است این است که بیان همه مشخصه هایی که نهضت حسینی را ایجاب کرد نیاز به مجالی وسیع دارد . ولی با این وصف می توانیم گوشه ای ازآن ها را به گونه ای فشرده ارائه دهیم.
1- دگرگونی نظام خلافت اسلامی به نظام خلافت موروثی در قالب فاسدترین افراد « بدون اسلام »
پیامبر – صلی الله علیه وآله – درسال هشتم هجرت مکه را فتح نمودند وبا فتح مکه درواقع شعاع اسلام درتمام شبه جریزه عربستان گسترده شد ، بطوریکه در سال نهم هجرت قبایل مختلف ازسراسر عربستان جهت بیعت با حضرت رسول – صلی الله علیه وآله – نمایندگانی به مدینه فرستادند. دراین دوران اسلام به عنوان دین قدرتمند وپیامبر – صلی الله علیه وآله - بعنوان رئیس حکومت اسلام شناخته می شدند که دستورات اسلام را درسطح عالی درجامعه به اجرا گذاشته بودند ودر برپایی اوامرالهی ازهیچ تلاشی دریغ نداشتند. اما ازآن جائی که خزان عمرپیامبر – صلی الله علیه وآله – نزدیک بود ، ایشان ازجانب خدا مامور گذاشتند دراجتماع بزرگ مسلمین درحج الوداع ، علی- علیه السلام – را ازجانب خدا به جانشینی خویش انتخاب نمایند تا مسلمین بعد ازایشان دچار اختلاف وپراکندگی نشوند. اما با رحلت حضرت رسول – صلی الله علیه وآله – زمانی که جنازه شریفشان هنوز به خاک سپرده نشده بود ودرغیاب حضرت علی – علیه السلام – واهل بیت پیامبر – صلی الله علیه وآله – درسقیفه بنی ساعده دعوتی شوم به عمل آمده ومردم با ابوبکر به خلافت بیعت نمودند ، وحق خاندان رسول خدا – صلی الله علیه وآله – را به فراموشی سپردند وسفارشات پیامبر – صلی الله علیه وآله – را درحق آنان ازیاد بردند .
ازاین پس مدیریت و زعامت جامعه اسلامی ازمسیر خود دور و دورتر شد واز دوران عثمان درسیر قهقرایی افتاد .هرچند حضرت علی علیه السلام- در دوران کوتاه حکومتشان سعی نمودند تا بنیاد صحیح دین را دوباره درجامعه بنیان گذارند ، اما فساد چنان درجامعه گسترش یافته بود که ناگریز آن حضرت جهت ترویج دین در دوران حکومتشان سه باربه جنگ پرداختند تا پیرایه های باطل را ازدامن جامعه اسلامی بزدایند .اما نابکاران که تاب عدالت وحق گویی علی – علیه السلام – را نداشتند با به شهادت رسانیدن ایشان زمینه را برای حکومت بنی امیه فراهم نمودند .
شهادت علی – علیه السلام – زمینه را برای تثبیت حکومت معاویه فراهم نمود و مردمان که به رخوت وسستی خوکرده بودند ، مهرتایید برحکومت معاویه زدند و حسن بن علی – علیه السلام – را تنها گذاشتند واونیز به اجبار وبرای زنده نگه داشتن نام اسلام مجبور به صلح گردید . ازآن پس بود که جامعه اسلامی بطور کامل زیر نفوذ بنی امیه درآمد ومعاویه به عنوان سکان دار جامعه اسلامی ، جامعه را به آن سو که خود می خواست، هدایت نمود.
معاویه دراولین خطبه ای که درکوفه ایراد کرد ، نقاب ازچهره اش برداشت وگفت :« من نه برای نماز وروزه با شما جنگیدم بلکه قصد من رسیدن به حکومت بود.»
دوران حکومت او دوران اختناق ، تزویروجایگزین شدن ارزش های جاهلی به جای ارزش های اسلامی بود . با مرگ معاویه وبا وصیت همو یزید که جوانی لاابالی ونابخرد بود برمسند خلافت تکیه زد . وی دراولین خطبه ای که خواند نابخردی خود را تصدیق کرد وگفت : « ازجهالت عذر نمی خواهم و به طلب علم اشتغال ندارم . »
او که ازدانش بهره ای نداشت ودین را نمی شناخت زمینه فساد درجامعه را هر چه بیش تر فراهم نمود. مسعودی می نویسد : « یزید مردی عیاش بود ، سگ ، میمون ، یوز وحیوانات شکاری نگه می داشت وشراب خواره بود.
همو در گزارش دیگر ذکر می کند : « یزید میمونی داشت که کنیه او را ابولقیس گذاشته بود واو رادر مجلس شراب خود می نشانید و متکایی برایش می نهاد . ابوقیس قبایی ازحریر سرخ وزرد به تن وکلاهی ازدیبای ایوان به سرداشت .»
درگزارش دیگر نقل شده دردوران معاویه بن ابوسفیان سپاهی به قضای روم رفت اما با شکست روبه رو شد ، جمع زیادی ازسپاهیان اسلام به قتل رسیدند چون این خبر به یزید رسید شعری سرود که مضمون آن چنین بود : « هرآنچه ازسپاه می خواهد کشته شود ،اما من درکنارمعشوقه ام ، ام کلثوم برسریر نرم خوش می گذارنم »
شکی نیست که با وجود چنین حاکمی برسریر خلافت اسلامی دیگر نه نامی ونه نشانی ازدین باقی نماند واحکام دین به صورت وارونه توجیه وتفسیر گردد. به همین دلیل نیزامام حسین – علیه السلام – هنگام قیام خویش درهمه جا لبه تیز حمله و انتقاد خود را متوجه یزید می کند وازفساد عمومی که ازرهگذر حکومت او دامنگیر جامعه اسلامی شد سخن می گوید وزمانی که مروان ازحسین (علیه السلام) می خواهد که بایزید بیعت کن می فرماید :
انا الله وانا الیه راجعون وعلی الاسلام والسلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید
2- رواج انحراف وفساد درجامعه اسلامی
در یک جامعه همواره طبقات مختلف اجتماع به تاسی ازرهبر و رئیس حکومت خود ،الگو پذیری نموده ودرشکل لجام گسیخته تری آنچه خلیفه یا پادشاه انجام می دهد الگوپذیری می نمایند . حال اگر رئیس حکومت خود فاسد باشد وعلنا جرایم را انجام دهد نه تنها حرمت فسق وگناه را درجامعه می شکند بلکه جرم، خود صورت قانونی می یابد . نگاهی به جامعه دوران یزید ما را به این واقعیت بیشتر رهنمون می شود چنانکه درگزارشهای مورخین آمده اصحاب و عمال یزید نیز ازفسق او پیروی کردند .
شیوع فساد درجامعه آن روزگارچنان زیاد بود که دامن مذهبی ترین شهرهای آن روز یعنی مکه ومدینه ،شهر پیامبرخدا – صلی الله علیه وآله – را نیزگرفت چنانکه نقل شده درایام یزید غنا درمکه ومدینه رواج یافت ولوازم لهو ولعب بکاررفت ومردم آشکارا شرابخوارگی کردند
رشوه وربا ازدرآمدهای رایج مردم گردید به طوری که کمتر مال حلال درجامعه یافت می شد درنتیجه ، عامل به دین نایاب شد وازدین چیزی جز پوسته آن درنزد مردمان نماند و شاید بزرگترین عاملی که سبب شد درهنگامه عاشورا مردم کوفه سبوعانه دست به قتل فرزند پیامبر – صلی الله علیه وآله – بزنند همین بود . چنانکه خود حضرت نیزبه این مساله اشاره دارند وخطاب به مردم کوفه می فرمایند : سراین که نصایح من درشما اثرنمی کند ورهنمود مرا نمی پذیرید این است که شکم های شما با حرام پرشده است.
« ملئت بطونکم من الحرام »
3- شکل گرفتن روحیه ترس وجبونی دربین مسلمین وترک امر به معروف ونهی ازمنکر
اوج ترورواختناق که ازدوران فرمانروایی معاویه برجامعه حکمفرما شده بود،روحیه ترس ووحشت رابین مسلمین گسترش داده بود.
درآن دوران اگر گه گاهی فریادی اعتراض آمیزعلیه دستگاه حاکم سرداده می شده درنطفه خاموش می گردید چنانکه صفحات تاریخ مملو ازگزارشهایی است که افرادی مظلومانه وبدون محاکمه به جرم حق گویی به فرمان شخص معاویه ویا کارگزارانش درسراسرجامعه اسلامی به قتل رسیدند . ماجرای مرج عذرا نمونه ای کوچک ازاین نوع است .دراین فاجعه ، حجربن عدی به همراه 9 تن ازیارانش ،تنها به این دلیل که حاضر نشدند به سرور خدا پرستان علی علیه السلام دشنام گویند به قتل رسیدند .
ازاین نمونه صدها مورد را تاریخ ضبط نموده است واین غیر ازآنچه که درخفا صورت می گرفت ،بود . از این رو می بینیم امام حسن علیه السلام وبعد ازایشان امام حسین علیه السلام مکرر جهت شکستن این روحیه میان مردم تلاش می نمایند وشجاعانه دربرابر دسیسه های معاویه ویزید می ایستند .
نقل شده امام حسین علیه السلام جهت نشان دادن عدم مشروعیت حکومت معاویه ، یک سال اموالی که ازیمن ازطریق مدینه برای معاویه می بردند ضبط و میان اهل بیت وبنی هاشم تقسیم نمود وبه معاویه نوشت : « ازحسین بن علی به معاویه بن ابوسفیان ،اما بعد کاروانی ازیمن برای تو اموال وپوشاک وعنبر وعطر می آورد تا آن ها رابه خزاین دمشق بسپاری وبه فرزندان پدرت بخوارانی من به آن اموال نیازداشتم وآن راضبط کردم .والسلام »
معاویه که ازاین اقدام امام به شدت خشمگین شده بود نامه تند وتهدید آمیزی به آن حضرت نوشت اما شجاعت آن حضرت مانع ازعکس العمل جدی معاویه شد .
البته درگزارشهای تاریخی چنین عملی به حسن بن علی – علیه السلام – نیز نسبت داده شده . واین ازنظر دور نماند که ممکن است هردو امام علیهما السلام چنین اقدامی شجاعانه داشته باشند .
نمونه های بسیار دیگری درزندگی حسین علیه السلام دیده می شود که امام علیه السلام به نحوی جهت درهم شکستن جو اختناق تلاش می نمایند و حقایق رافاش می کند. تشکیل کلاسهای درس درمسجد نبوی ونیز سخنرانی افشاگرانه ای که درمسجد نبوی درفضایل علی علیه السلام نمودند ازجمله این اقدامات است . شاید یکی اززیباترین نمونه های شجاعت حسین علیه السلام جهت درهم شکستن جو اختناق ،ایستادگی دربرابر اعمال زور می باشد.
ابن هشام نقل می کند : « ولید بن عتبه ،حاکم مدینه زمینی ازآن حسین – علیه السلام را مصادره نمود .امام عیله السلام ازاو درخواست کردند زمین را به ایشان بازگرداند ، اما ولید امتناع نمود . حسین علیه السلام دربرابراین برخورد ولید فرمودند :به خدا سوگند یا حق راعادلانه می پردازی یا شمشیرم رابرگرفته درمسجد رسول خدا صلی الله علیه وآله می ایستم ومردم را به حلف الفضول می خوانم. عبدالله بن زبیر ، مسور بن مخرمه وعبدالرحمن بن عثمان نیزچون این جریان راشنیدند به یاد پدرانشان درپیمان حلف الفضول ، همان گونه سوگند یادکردند .چون این خبر به گوش ولید رسید ازترس ، حق آن حضرت را پرداخت .»
نمونه های این اقدامات سبب شده بود که به نوعی روحیه آزادگی وشجاعت درجامعه زنده گردد اما شدت اختناق وفشار دستگاه حاکمه چنان زیاد بود که نمی گذاشت شعله های این مشعل جامعه راروشن گرداند.
4- دگرگونی درحقایق دین وجایگزین شدن بدعتها
ازویژگیهای مهم این دوران تلاش زیرکانه ومخفی دستگاه خلافت جهت گسترش جهل ونادانی وتحمیق مردم بود .چنانکه درتمام دوران معاویه ویزید نشر می یافت که به نوعی توسط خود دستگاه بنی امیه جعل شده بود وبه تثبیت حکومت آنان کمک می کرد . در تمام این دوران با دقت وظرافت خاصی احادیثی که درفضلیت علی علیه السلام بود به خاک سپرده شد ودرعوض مطالبی بین مردم رایج شد. درمدح معاویه وبنی امیه نیزسب ولعن علی علیه السلام درمنابررایج گردید وشرط صحت نمازدشنام به علی – علیه السلام و خاندان پاکش بیان گردید .
اطاعت ازپیامبر صلی الله علیه وآله و جانشینان به اطاعت ازمعاویه ویزید تبدیل شد واجر ومزد رسالت پیامبر – صلی الله علیه آله که دوستی با اهل بیت پاکش بود به دوستی با خاندان بنی امیه تبدیل گردید. احکام ودستورات اسلامی به میل معاویه وعمروعاص تفسیر وتاویل گشت وهرکس چاپلوس تربود تقربش به خلیفه مسلمین بیشتر گردید . به جای حسن علیه السلام وحسین علیه السلام ودیگر بنی هاشم ، زیاد ومغیره و به سود خود بیان کردند ومسلمین که دچار جهل وحیرت بودند ازآنان به عنوان مقتدا تبرک می جستند. تاریخ نمونه های بسیاری ازنادانی مردم آن روزگار را گزارش می دهد چنانکه وقتی معاویه به ضیفن می رفت روزچهارشنبه ، نماز جمعه رابه جا آورد ومردمان هیچ اعتراضی به او نکردند .
5- رقابت قدرتها وافراد برای به دست گرفتن حکومت
به دنبال جایگزین شدن ارزشهای جاهلی وخوگرفتن مردم جامعه به زندگی اشرافی وخودمحوری ، چنانکه مخالفینی نیزدرگوشه وکنارخلافت اسلامی قیام می کردند داعیه رسیدن به خلافت را درسرداشتند نه اصلاح قوم وزنده نگه داشتن اسلام را .بطوری که دراین دوران درد دین از جامعه رخت بربسته بود . نمود این مساله درداعیه خلافت عبدالله بن زبیرکاملا مشهود است اوکه چون حسین علیه السلام مکه را به قصد کوفه ترک می نمود ازاینکه صحنه رااز رقیب خالی می دید خرسند بود. در بررسی رفتاری بین امام حسین علیه السلام وعبدالله بن زبیر می بینیم امام حسین علیه السلام ازخون خود سپری ساخت تا حرمت خانه کعبه محفوط بماند اما عبدالله بن زبیر خانه کعبه راسپر خود در مبارزه با سپاه یزید قرارداد وازاین مکان تاحد امکان به سود خود استفاده نمود.
امام علیه السلام می توانست با توجه به محبوبیتی که داشت ، چون عبدالله بن زبیر مکانی مانند مکه را مقر خود قرار دهد اما این کار را نکرد بلکه کوشید ازراه تبیین حقیقت مردم را آگاه کند ودرسایه آگاهی مردم ، صیانت دین را به عهده گیرد.
اگررییس حکومت خود فاسد باشد وعلنا جرایم را انجام دهد نه تنها حرمت فسق وگناه را درجامعه می شکند بلکه جرم ،خود صورت قانونی می یابد.
6- جایگزین شدن ارزشهای جاهلی به جای ارزشهای اخلاقی ومعنوی
بعد ازرحلت پیامبر – صلی الله علیه وآله - وبه بیراهه افتادن خلافت اسلامی یک رجعت فرهنگی درسطح جامعه اسلامی رخ داد ودوباره همان خلق وخوی جاهلی عود کرد وعصبیت به همان هیاتی که قبلا بود برشانه ی مردم سوارشد .این روحیه درتمام دوران حکومت بنی امیه چون بیماری مزمن ، جامعه راازدرون دچار فرسودگی کرد بطوری که همواره بین افراد قبایل یمنی ومصری جنگ ونزاع بود وافراد هرقبیله که برمسند قدرت دست می یافت افراد گروه مقابل رابه خاک سیاه می نشاند .